بررسی بازی

بازی Hell is Us با رویکردی عجیب و تازه به سبک اکشن نقش‌آفرینی علمی‌تخیلی می‌آید

از وقتی بازی Hell is Us معرفی شده، یه جورایی معما بوده. این بازی نقش‌آفرینی اکشنیه که تمرکزش رو روی تحقیقات سبک کارآگاهی گذاشته و تو دنیایی عجیب و جذاب پر از هیولاهای عجیب برای کشف کردن جریان داره. این بازی از بازیکن‌ها می‌خواد که بر اساس قوانین عجیب و غریب خودش باهاش ارتباط برقرار کنن. برای سازنده‌هاش، Hell is Us نشونه‌ایه از یک بازی که با روندهای رایج بازی‌های امروز مخالفت می‌کنه؛ بازی‌ای که داستان و گیم‌پلی رو تو یه بسته مرتب نمی‌ذاره و به بازیکن‌ها اعتماد می‌کنه که بفهمن تو سرزمین فاسد هادئا چه خبره و چطوری باید تو این دنیا زنده بمونن.

بعد از اینکه چند ساعت از شروع Hell is Us و بخشی از ماجراجویی میانی بازی رو تجربه کردم، دید واضح‌تری نسبت به برداشت جدید و عجیب سازنده Rogue Factor از یه بازی اکشن-ماجراجویی پیدا کردم. بازی بازیکن‌ها رو وادار می‌کنه که به جزئیات دنیای بازی توجه کنن و تو لحظات سخت و نفس‌گیر خونسرد بمونن. تا اینجا Hell is Us بازی‌ایه که کاوش تو یه دنیای هم آشنا و هم کاملا بیگانه رو برات جذاب می‌کنه.

Hell is Us در دهه 1990 میلادی در دنیایی موازی و جایگزین اتفاق می‌افتد، جایی که کشور خیالی اروپایی هادئا در میانه جنگ داخلی بعد از رخدادهای مرموز و فراطبیعی به نام «فاجعه» قرار گرفته. بازیکن نقش رمی (Remi) رو داره که یه نیروی صلحبان سازمان ملل و ساکن سابق هادئا است. رمی توسط سازمانی مرموز بازداشت می‌شه، بعد از ماموریتی که برای پیدا کردن والدینش وارد هادئا شده. رمی باید تصمیمات سرنوشت‌سازی که با گروه‌های بازمانده گرفته و نحوه مقابله با موجودات دنیای دیگه‌ای به نام Hollow Walkers رو به یاد بیاره.

داستان اصلی Hell is Us یادآور ترکیبی از بازی‌های Death Stranding و Prince of Persia: The Sands of Time بود. این داستان بازیکن‌ها رو وارد دنیایی می‌کنه که ناگهان به سمتی عجیب و پر از خشونت می‌ره و قهرمانش هم روایتگر نامطمئنیه که برداشت خودش از اتفاقات رو تعریف می‌کنه. Hell is Us کاملا به فضاسازی تاریک و حس غریبه بودن در سرزمینی حتی عجیب‌تر پایبنده. شهرک‌های کوچک و مردمشون برای زنده موندن تلاش می‌کنند اما حضور Hollow Walkers و دروازه‌هایی که چشم‌انداز اروپا رو تبدیل به یه دنیای بیگانه کرده، همه چیز رو ناملموس و گیج‌کننده می‌کنه.

چیزی که من رو بیشتر جذب Hell is Us کرد، سبک غیرمعمول روایت داستان و غوطه‌ور کردن بازیکن تو دنیای عجیبه. حس رمز و راز خیلی ملموسه و من مرتب به مناطقی می‌رسیدم که هیولاهای زشت یا پدیده‌های عجیبی اونجا بودن که توجه‌ام رو جلب می‌کردن. مخصوصا درد و رنج شخصیت‌های بازمانده که تو پناهگاه‌های ناامید و فرسوده تلاش می‌کردن زنده بمونن، برای من تاثیرگذار بود. داستان و گیم‌پلی بازی تو یه جریان پیوسته تو عمق بازی می‌برنت، جایی که مناطق باز و پر از معما و نقاط جالب انتظار تو رو می‌کشن.

یکی از جذاب‌ترین و شاید سخت‌ترین نکات بازی برای بسیاری، رویکرد بازی به جمع‌آوری اطلاعات و پیش‌برد ماموریت‌ها بدون هیچ نقشه کوچک یا نقطه راهنماست. این روش شبیه بازی‌های ماجراجویی دهه 90 بازیکن‌ها رو مجبور می‌کنه به حرف‌های شخصیت‌های بازمانده گوش بدن و اطلاعات دقیق روی دیتاپد رمی رو بخونن. این سبک نیازمند توجه بالاست چون اگر حواست پرت بشه ممکنه خیلی طول بکشه تا بفهمی قدم بعدی کجاست.

تیم سازنده از بازی Outer Wilds به خاطر رویکردش به بازی‌های ماجراجویی غیرهدایت‌شده الهام گرفته. کارگردان خلاق بازی، جاناتان ژاک بله‌ت، گفت که این رویکرد همه چیز درباره اعتماد به بازیکنه که خودش معما رو کشف کنه و مسیر پیشرفت رو به صورت قدم به قدم و روشمند طی کنه.

اوایل قصد داشتیم بازی کاملا سخت و چالشی باشه، مثل اینکه بازیکن‌ها یه دفترچه و قلم داشته باشن تا یادداشت بردارن، چون این سبک بازی‌ها رو تو کودکی دوست داشتیم، ولی به خاطر خستگی عمومی از بازی‌های جدیدتر، می‌خواستیم بازی طوری باشه که هیچ مشکلی برای حل کردن بیش از حد سخت نباشه چون باید همه نوع بازیکنی رو جذب کنیم.

Hell is Us ترکیبی از بازی تحقیقاتی و نقش‌آفرینی اکشنه و در طول مسیر پر از نبردهای غافلگیرکننده است. به ظاهر بازی شبیه بازی‌های سبک soulslike به نظر می‌رسه و بعضی از ویژگی‌ها رو هم داره، اما سبک مبارزات و پیشرفت قدرت بیشتر روی حفظ تعادل و انتخاب بهترین لحظه برای حمله تمرکز داره، چون دشمنان خیلی راحت می‌تونن تو رو از پا دربیارن. من بیشتر از همه لذت بردم وقتی با اسلحه‌های تقویت‌شده‌ام به دشمنان آسیب زیادی زدم و پهپادم رو فرستادم تا دشمنان پشت صحنه رو از حرکت بندازه.

Hollow Walkers در Hell is Us جزو ترسناک‌ترین و متفاوت‌ترین دشمنانی هستن که در بازی‌های ویدیویی دیدم. بسیار پرخاشگر هستن و تعدادشون زیاد می‌تونه باشه. اوضاع ترسناک‌تر می‌شه وقتی با نسخه‌های تقویت‌شده‌شون روبرو می‌شی که می‌تونن دشمنان کمکی احضار کنن و حس و حال «فرشتگان» در Neon Genesis Evangelion رو می‌دن. وقتی این دشمنان ظاهر می‌شن باید سریع روشون تمرکز کنی و اول اونا رو از بین ببری تا بتونی خود دشمن اصلی رو شکست بدی.

مدیریت استقامت برای زنده موندن خیلی مهمه و من همیشه مجبور بودم با دقت از مهارت‌هام استفاده کنم تا خودم رو بیش از حد در مقابل دشمنان سخت‌گیر خسته نکنم. نکته جالب این بود که سلامتی و استقامت تو یه نوار مشترک بودن. هر چقدر تو نبرد بیشتر سلامتت کم بشه، استقامت کمتری برای مبارزه خواهی داشت.

آیتم‌های سلامتی محدودن ولی مهارت Lymbic Pulse بهترین راه برای موندن تو مبارزه‌ست. مثل بازی‌های Nioh 1 و 2، وقتی این مهارت رو فعال می‌کنی و دور رمی نورانی می‌شه، بلافاصله سلامت و استقامتت بر اساس حملاتی که زدی بازیابی می‌شه. این سبک ریسک و پاداش تو مبارزه است و بسته به شدت مبارزه، ممکنه فراموش کنی پالس رو بزنی و فرصت بازیابی سلامتی رو از دست بدی. مبارزات چالش‌برانگیز و سخت بودن اما وقتی یاد گرفتم چطوری دشمنان رو از پا دربیارم حس خوبی بهم داد.

مبارزات طولانی‌ترین بخش برای من بود تا بهش عادت کنم چون بیشتر به بقا و مدیریت منابع شبیه بود تا بازی‌هایی مثل Dark Souls یا Elden Ring. بعضی مبارزات اونقدر سخت بودن که احساس می‌کردم از نظر تعداد و پرخاشگری دشمنان نامتناسب هستم، اما باز هم تونستم با برنامه‌ریزی مجدد و تلاش بیشتر پیش برم. کارگردان بازی سبک مبارزات رو شبیه بوکس می‌دونه که باید استقامتت رو مدیریت کنی و در لحظات درست ضربه بزنی.

ما تلاش کردیم سبک مبارزات نزدیک سوم‌شخص خودمون رو داشته باشیم و همیشه از From Software الهام گرفتیم اما می‌خواستیم سبک خودمون رو داشته باشیم. تو زندگی واقعی تقریبا یه نقطه سلامت بیشتر نداری و همه چیز به استقامت مربوطه. وقتی خسته بشی و ضربه بخوری، دیگه کار تمومه. من مدت زیادی بوکس کردم و وقتی استقامتت تموم می‌شه، دیگه کاری نمی‌تونی بکنی. هرچقدر بیشتر آسیب ببینی و سلامتت کم بشه، تو مبارزه کارایی‌ات کمتر می‌شه اما ما مهارت Lymbic Pulse رو اضافه کردیم که با ریسک کردن برای حمله کردن، سلامتی‌ات رو بازگردونه و این ویژگی خاصی به بازی می‌ده.

من تحت تاثیر گرافیک و اتمسفر Hell is Us بودم که ترکیب عجیب و جذابی از فانتزی و علمی-تخیلی ارائه می‌ده. علاوه بر بازی‌هایی که گفتم، فیلم Annihilation ساخته الکس گارلند در 2018 یکی از منابع الهام مهم سازندگان Hell is Us بوده. این فیلم درباره کاوش در محیطی است که تغییرات شدید و خشونت‌آمیزی رو پشت سر گذاشته. همین ایده‌ کاوش تو دنیایی که دچار تحولات رادیکال شده، خیلی روی فضای بازی تاثیر گذاشته و حس عجیب و غریب اون رو بیشتر کرده.فضای بازی Hell is Us واقعا جذابه و ترکیبی از فانتزی و علم‌تخیله که به خوبی حس دنیای عجیب و متفاوت رو منتقل می‌کنه. اما گاهی روش سخت و سنتی‌ای که برای توجه به جزئیات و بقا در بازی انتخاب شده، کمی خشک به نظر می‌رسه و شاید بعضی بازیکن‌ها باهاش راحت نباشن. این سبک قدیمی‌تر باعث می‌شه بعضی مواقع روند بازی حس کندی داشته باشه و به جای هیجان، بیشتر به صبر و دقت نیاز پیدا کنه.

با این حال من به شدت جذب دنیای عجیب و جدید ساخته شده توسط Rogue Factor شدم و این بازی به نظر می‌رسه یکی از تجربه‌های نوآورانه و خلاقانه نقش‌آفرینی اکشن در سال 1404 باشه. امسال که شاهد بازسازی بازی Blue Prince در سبک پازل و روگ‌لایت بودیم، منطقیه Hell is Us هم با سبک جدید خودش موفق بشه و تجربه نقش‌آفرینی متفاوتی ارائه بده.

این متن آلِساندرو فیلاری از IGN نوشته.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا