بررسی بازی

بازی Of Ash and Steel یه نقش‌آفرینی کلاسیکه که ماجراجویی فانتزی رو تو دل کار و آموزش می‌بره

توسط پادشاهی برای یه مأموریت مخفی به یه جزیره‌ی دورافتاده فرستاده شدی و آماده‌ای بری دنبال یه زندگی ماجراجویانه. ولی در بازی نقش‌آفرینی سوم‌شخص Of Ash and Steel، تو اون شوالیه‌های آموزش‌دیده و زره‌پوشی نیستی که می‌خوان اراده‌ی پادشاه رو اجرا کنن… تو یتیمی هستی که باهوش بوده و الان نقشه‌کش شده و فقط به‌خاطر اینکه نقشه‌های جزیره‌ی Grayshaft حسابی افتضاحن همراه گروه راه افتاده. شاید این نقشه‌ها انقدر بد باشن چون جزیره هر از گاهی آتشفشان‌هایی داره که با خاکستر کشنده‌ کل منطقه رو می‌پوشونن و اون‌قدر نفس‌گیرن که می‌تونه ریه‌هات رو پر کنه و بکشتت. این فوران‌ها اون‌قدر جدی‌ان که کشتی‌ها کل سال رو از ترسِ نزدیک‌شدن، سمت جزیره نمی‌رن.

و خب دقیقا همین موضوعه که باعث شده تراستان، این نقشه‌کش شجاع، قبول کنه بره اونجا. و درست مثل بیشتر قهرمان‌های فانتزی، تراستان هم خیلی زود از حد خودش بالاتر می‌ره ، فقط چون دلش یه کوچولو ماجراجویی می‌خواسته  اون‌وقته که همه‌ی شوالیه‌های مقدس می‌میرن و تنها کسی که می‌تونه پیام اضطراری رو برسونه، خودشه. حداقل این چیزیه که از نسخه‌ی پیش‌نمایش و آموزش ابتدایی بازی و چند ساعت اولش فهمیدم.

Of Ash and Steel شبیه یه RPG سنتی از اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ به نظر میاد. بدون اینکه عذرخواهی کنه، هیچ نشونه‌ی مأموریتی بهت نمی‌ده و فقط با اطلاعات داخل بازی باید مسیر رو پیدا کنی. ولی در عین حال، وقتی به گنج یا صندوقی نزدیک می‌شی، بازی برات هایلایتش می‌کنه. حال‌وهوای بازی یه چیزی بین Gothic و نسخه‌ی اول Witcher داره، با یه اشاره به بازی‌های بقا محور ده سال اخیر. البته بازی خیلی وارد مکانیزم‌های بقامحور و سنگینی بار نمی‌شه، ولی یه حال و هوای سبک RPG سال ۲۰۱۹ یعنی Outward رو با خودش داره.

بیش از هر چیزی، Of Ash and Steel مثل ادامه‌ی راه استودیوهایی مثل Piranha Bytes به نظر میاد، همونایی که Gothic و Risen و Elex رو ساختن. بازی بازیگری‌های خنده‌دار و بامزه رو با درام خوب ترکیب کرده و پر از طنز عجیب و غریبه. مثلا یکی از مأموریت‌های اول بازی اینه که شلوار کثیف یه مرد رو پیدا کنی؛ طرف خودش رو خیس کرده و یجا شلوار رو ول کرده که بعدا برگرده جمعش کنه.

شاید قدیمی‌ترین ویژگی بازی این باشه که سیستم تنظیم سطح (Level Scaling) نداره؛ یعنی هیولاها همیشه یه سطح مشخص دارن و سر جاشون هستن. از اول بهت هشدار می‌دن که اگه از مسیر مشخص‌شده منحرف شی، خطرناک می‌شه. هر برخورد جدید با دشمن می‌تونه تبدیل بشه به یه چالش مرگ یا زندگی؛ باید بری جلو تا بفهمی طرف از تو خیلی قوی‌تره یا نه و اگه امیدی هست، امتحانش کنی. اگه شکستش بدی، معمولا لوت خوبی گیرت میاد. در کنار این اکتشاف خطرناک ولی پاداش‌دار، یه سیستم بقای اولیه هم هست؛ باید خودت رو سیر و هیدراته نگه‌داری، و در کمپ‌هایی که از قبل مشخص شدن بخوابی، غذا درست کنی، جونت رو برگردونی و از بوف‌ها استفاده کنی. ضمن اینکه زمان هم جلو می‌ره، که تو یه دنیای زنده خیلی مهمه. چون هم NPCها و هم هیولاها برنامه‌ی زمانی خودشونو دارن: ممکنه بعضیا تو بعضی ساعات خواب باشن و جواب سوالات مهمت رو ندن.

تراستان سه تا درخت مهارت داره که شاید مهم‌ترینش درخت مبارزه باشه. سرمایه‌گذاری روی این مهارت‌ها باعث می‌شه بتونی سه حالت مختلف مبارزه انتخاب کنی، هرکدومشون هم تاثیر متفاوتی داره بسته به اینکه چه سلاحی دستته ، توی پیش‌نمایش تبر، شمشیر، گرز، خنجر و حتی یه کمان‌دستی هم دیده می‌شد. متاسفانه تراستان بیچاره‌ی ما اول بازی هنوز اون‌قدر قوی نیست که بتونه از بیشتر اینا استفاده کنه.

و این دقیقا بخشی از داستانیه که به‌نظرم Fire Frost (توسعه دهنده) می‌خواد با Of Ash and Steel تعریف کنه. این بازی قراره داستان یه قهرمان فانتزی نباشه که از اول همه‌چیز بلده. قراره یه مسیر صفر تا صد باشه، و آدمای توی دنیا به رشد تراستان واکنش نشون بدن. Fire Frost گفته: “اگه اول بازی باهات مثل یه ولگرد رفتار بشه، آخر بازی ملت جلوت زانو می‌زنن.”

یه نشونه از این روند رو تو نسخه‌ی پیش‌نمایش دیدم، جایی که شخصیت‌ها اول بازی که تراستان با لباسای پاره می‌چرخه، بهش طعنه می‌زنن. ولی وقتی یه زره ساده می‌خرم، یکی می‌گه: “آره منم وقتی جوون بودم یه زره درست‌حسابی مثل این داشتم.”

و این زره واقعا لازمه، چون مبارزات بازی می‌تونه خیلی وحشیانه بشه. زره چند ضربه رو برات جذب می‌کنه، ولی گیم‌پلی مبارزه که بر اساس استقامت بنا شده، واقعا به جاخالی دادن و دفاع درست در زمان مناسب وابسته‌ست. ضربات تراستان مخصوصا اول بازی، کند و ناشیانه‌ان ، چون واقعا تا حالا نجنگیده. ولی وقتی مهارت می‌گیره، شروع می‌کنه به دفاع کردن درست، که دشمن رو باز می‌ذاره برای ضدحمله. این خیلی خوب با یه چاقوی سریع ترکیب می‌شه، چون می‌تونه چند ضربه بزنه و سریع برگرده تو حالت دفاع. البته مبارزات اول بازی هنوز جای کار داره؛ بعضی‌ها ممکنه اصلا با کنترل سفت و سخت اولش حال نکنن، یا با استراتژی قدیمیِ “ببر دشمن سخت رو بکِش سمت یه NPC قوی‌تر” آشنا نباشن.

دوتا درخت مهارت دیگه‌ی تراستان روی زنده موندن تمرکز دارن: بقا و ساخت‌وساز. هر دو مهارت‌های خیلی کاربردی و زمینی هستن. مهارت بقا بهت اجازه می‌ده خودت رو زنده نگه‌داری، و ساخت‌وساز بهت اجازه می‌ده تجهیزاتت رو ارتقا بدی یا تعمیر کنی. ساخت‌وساز یه مزیت دیگه هم داره: پول درآوردن. بله، مأموریت‌ها و کارهای متفرقه پول و XP می‌دن، ولی یاد گرفتن هر مهارت جدید هزینه داره.

نکته‌ی باحال اینه که سرمایه‌گذاری روی این دو درخت مهارت واقعا به دردت تو مبارزه هم می‌خوره. یه آهنگر خوب می‌تونه اسلحه‌ش رو بهتر تیز کنه که دمیج بیشتری بزنه، یا زره‌ش رو تقویت کنه تا بیشتر دوام بیاره. بقا هم یه سری ترفند ناجور مثل پرتاب خنجر یا سمی‌کردن سلاح‌ها رو باز می‌کنه — البته تراستان نسخه‌ی پیش‌نمایش هنوز خیلی کندذهن و ضعیف بود که بخواد از اینا استفاده کنه.

حتی با همه‌ی مزیت‌هایی که از سطح و تجربه به دست میاری، Of Ash and Steel قراره یه بازی باشه که حسابی کتک بخوری. خیلی زیاد. به‌نظرم قابلیت Quicksave بهترین دوست تراستان تو این دنیای خشنه. دشمن‌ها محکم می‌زنن، و اونا که سطحشون از تو بالاتره وحشیانه می‌زنن یا انقدر سریع که اصلا فرصت واکنش نداری، چه برسه به حمله کردن. نتیجه؟ تراستان به طرز دردناکی هی کشته می‌شه. یه بار توسط یه موش‌غول‌پیکر تکه‌پاره شد، یه بار زیر پای یه حشره‌ی عظیم له شد، یه بار توسط یه خزنده خورده شد. از طرف دزدها و هیولاهای مرده و زنده تیکه‌تیکه شد.

و تنها دلیلی که تراستان توسط یه ترول گنده له نشد اینه که وقتی همه می‌تونن لهت کنن، خیلی سریع یاد می‌گیری چطور فرار کنی و از کوه بالا بری تا جونت رو نجات بدی.

بعضی‌ها شاید از این سبک بازی خسته شن، ولی Of Ash and Steel تو این زمینه انصافا خوب کار کرده. مبارزاتش از بازی‌های FromSoftware هم زمخت‌تره، ولی کم‌کم ریتم خودشو پیدا می‌کنه، و امیدوارم تو نسخه‌ی کامل بازی با باز شدن مهارت‌های بیشتر، همه‌چیز روون‌تر بشه.

منتظر معجزه نباش، ولی این پیش‌نمایش نشون داد با یه RPG میان‌رده‌ی خوش‌آتیه طرفیم که هم برای طرفدارای قدیمی سبک جذابه، هم اونایی که دنبال بازی‌های مدرن شخصیت‌محور هستن رو می‌تونه جذب کنه.

منبع : IGN

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا